دکتر سید حسین فاطمی پس از نیمروز عاشورای سال 1340 ه.ق در خانواده ای از عالمان دینی شهر نایین دیده به جهان گشود . به مناسبت تولدش در روز عاشورا او را حسین نامیدند . پدرش آیت ا... سید علی محمد سیف العلما و مادرش دختر حجت الاسلام خادم بود . تحصیلات قدیمه را نزد پدر و سایر افراد خانواده فرا گرفت. برای گرفتن دیپلم راهی اصفهان شد. در آن شهر همزمان با تحصیل ، اقدام به انتشار مقالاتی در روزنامه «باختر» نمود. سپس برای تکمیل تحصیلات روانه اروپا شدو در نیمه اول 1327 به ایران بازگشت . پس از مراجعت ، در نیمه اول 1328 روزنامه «باختر امروز» را در تهران منتشر کرد . در اسفند 28 ، با تشکیل « جبهه ملی» به آن جریان پیوست.
دکتر فاطمی که از سالها پیش، لبه تیزقلمش را متوجه مبارزه وافشای حاکمیت بیگانگان سلطه گر بر کشور و عوامل بومی آنان ، عریان ساختن زشتی ها و پلشتی های اجتماعی ، گسترش شعور اجتماعی ، سیاسی اقشار و طبقات مردمی جامعه و همچنین اعتراض به عدم وجود آزادیهای اجتماعی و سیاسی نموده بود، با انتشار «باختر امروز» در دوران اوج گیری مبارزات ضد شرکت غاصب نفت جنوب ، ورشد جنبش استقلال طلبی و بازیابی هویت اسلامی _ایرانی مردم ، پهنه ای گسترده برای تداوم وتکامل و توسعه مبارزات خود یافت.
از آغاز دوران نخست وزیری دکتر مصدق (دهم اردیبهشت 1330)،دکتر فاطمی در پست معاونت سیاسی و پارلمانی نخست وزیر مشغول به کار می گردد. تقبل این مسؤولیت تا 27 آذر همان سال ، که دکتر فاطمی برای پیشبرد آرمانهای مقدس و انسانی نهضت ، اقدام به شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی نمود ، ادامه می یابد .
دکتر فاطمی در 26 بهمن 30 ، به هنگام سخنرانی بر مزار محمد مسعود ، و تجلیل از آن روزنامه نگار مبارز ، هدف گلوله نوجوان پانزده ساله ای قرار گرفته و به شدت مجروح گردید.
ترور نافرجام دکتر فاطمی ، موجب ابراز خشم تمامی مبارزین آگاه ضد استعمار و حق طلب می گردد.
آیت ا... کاشانی ، با حضور خود دربیمارستان نجمیه و عیادت از دکتر فاطمی در ساعت 7 صبح 27 بهمن و تکرار این عمل در 14 اسفند 30 و29 فروردین 31، و همچنین اعلا م واظهار عدم توافق خود با اینگونه اعمال که به زیان مردم مبارز کشور است در یک مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه باختر امروز و... مخالفت خود را با این عمل اعلام می دارد.
شهید خلیل طهماسبی ابتدا با ارسال مکتوب وسپس طی مصاحبه ای با روزنامه «باختر امروز» سوء قصد به جان دکتر فاطمی را محکوم می نماید. مرحوم ایت ا...شیخ غلام حسین تبریزی ، پدر ضارب ، که از علمای عامل و متقی مقیم مشهد مقدس بودند ، با ارسال مکتوبی به دکتر فاطمی و در خواست انتشار آن در روزنامه «باختر امروز» از جمله می نویسد :
«به جده ات زهرا قسم ، از آن وقتی که این سانحه ناگوار به وقوع پیوست ، این کمترین در حرم مطهر ، شفاء آن عنصر پاک را مسئلت می نمایم . امید که حضرت حق جلت عظمته به واسطه شفاء آن بزرگوار چشمهای مارا روشن و عیدی به ما عنایت فرماید.»
سوء قصد مذ کور سبب آن می گرددکه یکی از چهره های صمیمی ، مبارز و پیگیر نهضت مدت 8 ماه از لحظات حساس تاریخ کشور ، تحت درمان قرار گرفته و از ایفای نقش خود در رهایی مردم میهن از سلطه جهانخواران و عوامل بومی آنان ، آن چنان که باید موفق نگردد ودر باقیمانده حیات کوتاه ولی پر افتخارش تا شهادت نیز همواره از این درد ورنج، در عذ اب و الم باشد .
دکتر فاطمی در دوره هفدهم از سوی مردم مبارز وحق شناس تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده می شود ودر مهر ماه 31 ، از سوی دکتر مصدق به ریاست وزارت امور خارجه منصوب ، ودر سی ام مهر همان سال ، به دستور نخست وزیر مسئول قطع روابط ایران با امپریا لیسم محیل و مکار انگلیس می گردد.
دکتر فاطمی از جمله افرادی بود که ماهیت نظامهای جهانخوار و سازوکار آنها را شناخته ، وبه درستی معتقد بود که بدون استقلال اقتصادی ، استقلال سیاسی بدست آمده توسط ملتهای تحت سلطه تداوم نخواهد داشت،و هم از این روی بود که در ایامی که برخی از جریانات دولت را برای فروش نفت و تسلیم به سیاست آمریکا جهت به دست آوردن مقداری ارز و ادامه زندگی مصرفی تحت فشار گذارده بودند ، دکتر فاطمی از مشی و خط استقلال و قناعت نه در شعار ، بلکه در عمل دفاع می کرد ، و این چنین از سیاست عدم اتکا بودجه کشور و نیاز های ضروری شهروندان به درآمد حاصله از فروش نفت پشتیبانی می نمود :
« سیاست اقتصاد بدون نفت به این منظور طرح ریزی شده است ، تا در صورت حل نشدن دعوای نفت ، ایران بتواند یک دوره طولانی از صرفه جویی اقتصادی و پایداری در برابر مشکلات را پشت سر گذارد .
در اجرای این هدف ، کلیه هزینه های غیر ضروری حذف می شود ، سیستم جدید مالیاتی ، بر حسب درآمد اصلاح می گردد ، دستگاه دولت بنحوی اصلاح خواهد شد که با کمترین هزینه ، بیشترین بازده را داشته باشد .»
موفقیت این سیاست در عمل بود که امپریالیست ها را بوحشت افکند ، چون در روزگار نو استعماری آنچه بیش از همیشه منافع قدرتهای جهانخوار را تأمین می کند ، نه استعمار به شیوه کهن بلکه تحمیل سیاست مصرف هر چه بیشتر و تداوم مبادلات نابرابر اقتصادی با کشور های تحت سلطه می باشد و مهلک ترین ضربات برای سرمایه داران خون آشام غربی ، واقعی ترین مبارزات ضد امپریالیستی ، پایان بخشیدن به سیاست صدور مواد خام ، و خرید کالاهای مصرفی ، و وابستگی های پولی به آن قدرتهاست .
دکتر فاطمی در دوران خدمت در وزارت خارجه تحولات اساسی در جهت گیری سیاست خارجی ایران بوجود آورد . او علاوه بر قطع روابط با انگلستان ، به گسترش روابط با کشور های اسلامی ، آسیایی و آفریقایی و پشتیبانی از مبارزات نهضتهای آزادیبخش و ... نیز پرداخت .
دکتر فاطمی نه تنها علیرغم وعده وعید ها ،آلت دست قدرتهای استعماری و دربار برای شق عصای ملت نگشت ، و اختلاف سلیقه ها و تضارب افکار راتبدیل به منازعه و مقابله ننمود ، بلکه تمامی کوشش و جهد خود را برای وحدت هرچه بیشتر نیروهای مبارز بکار برد . دکتر فاطمی که به عواقب خانمانسوز درگیری و برخورد های غیر اصولی در سطوح رهبری نهضت واقف بود ، حداکثرتوان خود را در ماههای پایانی سال 31 برای التیام روابط دکتر مصدق و آیت الله کاشانی بکار برد ، اما متأسفانه بدلیل وسعت توطئه های نفاق افکنان و ... توفیقی حاصل نکرد .
دکتر فاطمی در نیمه شب 25 مردادماه 1332 بدنبال کودتای عوامل اجنبی علیه حکومت ملی و قانونی ، توسط گارد شاهنشاهی دستگیر ، و محبوس و مورد آزار واقع گردید و صبحگاه همان روز در پی شکست کودتا و فرار محمد رضا پهلوی از رامسر به بغداد، آزاد گردید .
دکتر فاطمی در همان روز با حضور در کاخ سعد آباد به لاک و مهر کاخهای سلطنتی پرداخت و سرمقاله «باختر امروز » 26 مرداد را با عنوان « خائنی که می خواست وطن را بخاک و خون بکشد فرار کرد» تحریر و ماهیت وابسته و فساد انگیز دربار پهلوی و ... را افشاء نمود .
دکتر فاطمی در پی کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 1332 و شروع فصل نوینی از کشتار و شکنجه و زندان و خفقان در تاریخ میهن ، مخفی و مبارزه با رژیم کودتا و اربابانش را در ابعاد جدیدی ادامه داد و بالاخره در تاریخ 22 اسفند همان سال ، توسط سرگرد مولوی با استفاده از اطلاعات سروان جلیلوند دستگیر گردید .
شهید دکترسید حسین فاطمی وزیر امور خارجه دولت ملی دکتر محمد مصدق در حرم امام حسین(ع)
رژیم وابسته برای تقدیر از نامبردگان ، در همان روز مولوی را به درجه سرهنگی و جلیلوند را بدرجه سرگردی ارتقا داد .
همانگونه که در سند 1 ف 1 و 371 /4584-1 (وزارت بریتانیا ) تاریخ 30 سپتامبر 1983 (8 مهر 1332 ) مشاهده می شود ، اربابان انگلیسی شاه ماهها قبل از دستگیری دکتر فاطمی از اعدام بیرحمانه به عنوان « بهترین راه حل » برای حذف او یاد کرده اند . پس از دستگیری دکتر فاطمی ، تیمور بختیار ، نصیری و علوی مقدم عوامل سرکوب رژیم شاه ، با طرح نقشه ای شیطانی بر آن شدند تا به هنگام انتقال او از شهربانی فاطمی را به دست شعبان بی مخ و جمعی دیگر از بدکاره های هوادار شاه در تهران به شهادت برسانند ولی این نقشه به علت فداکاری خواهر شجاع دکتر فاطمی که خود را بر روی بدن برادر افکند ، و ضربات کارد و خنجر را بر پیکر خود تحمل نمود ، نتوانست از موفقیت کامل و مورد نظررژیم بر خوردار گردد.
پس از آن واقعه ، دکتر فاطمی به بیمارستان منتقل ، و در شرایطی که از آثار گلوله شلیک شده در 26 بهمن 1330 و ضربات کاردها و خنجر های وارد شده در 22 اسفند 1332 رنج می برد و بعضی اوقات فشار خونش به 6 و ضربان قلبش به 35 می رسید ، آنچنان که در سند مورخه 19 تیر 1333 مشاهده می شود ، بدستور محمد رضا شاه باز جویی ، و در بیداد گاهی فرمایشی و سری محکوم به اعدام و در سحر گاه 19 آبانماه 1333 ، با پیکری تبدار و بیمار ، بدنش آماج گلوله های نفتخواران جهان گشته و خون سرخ و مطهرش بر زمین زندان لشگر2 زرهی پاشید و روح پاکش در اعلی علیین در جواررحمت حق در کنار اجداد طاهرینش مأوی گرفت .
شهید فاطمی در آخرین لحضات حیاتش خطاب به آزموده گفت :
«.... مرگ حق است ، و من از مرگ باکی ندارم ، آن هم چنین مرگ پر افتخاری ، من قربانی نفت هستم ، من می میرم که نسل جوان ایران از این مرگ درس عبرت گرفته ، و با خون خود از وطنش دفاع کرده و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نمایند، من در های سفارت انگلیس را بستم ، غافل از اینکه تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد ...». شهید دکتر فاطمی پس از امضای وصیتنامه و درخواست دفن در کنار مزار شهدای قیام 30 تیرماه ، با کمال خضوع و خشوع مراسم مذهبی را بجای آورد ، و به قاضی عسگر گفت : سعادت من این است که مانند جد بزرگوارم که فرموده «الموت اولی من رکوب العار » من هم در راه حق و حقیقت به دست بختیار (عمر سعد ) و آزموده (شمر) به امر شاه (یزید زمان ) شهید میشوم. سپس کلام ا... مجید را بوسیده وکمی از تربت حضرت سید الشهداء را در دهان گذارده به سجده افتاد ؛ و خدا را شکر کرد که به سعادت شهادت نائل می شود ؛ و برای فرزندان وبرادران و خواهر و دوستانش دعا کرد .»
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
خلاصه ای از سخنان رهبر نهضت ملی ایران ( دکتر مصدق ) در تجلیل از شهید راه استقلال
« اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی نایینی است که روزی در خانه ی آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عمده نمایندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آن را به اتفاق آرا تصویب نمودند. رحمت ا... علیه که در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد.»
متن فوق برگرفته از روزنامه اصفهان امروز ویژه شهرستان نایین می باشد.