شهر نایین-shahrenaein

شهر نایین-shahrenaein

معرفی آثار باستانی،مکانهای دیدنی و جاذبه های گردشگری شهر تاریخی نایین
شهر نایین-shahrenaein

شهر نایین-shahrenaein

معرفی آثار باستانی،مکانهای دیدنی و جاذبه های گردشگری شهر تاریخی نایین

میرزا محمد خان وزیر

میرزا محمد خان وزیر وزی متخلص به فروغ فرزند میرزا ابولحسن شریف و نواده میرزا زین العابدین از فامیل های بقایی های نایین می باشد که جدش میرزا زین العابدین سالها منشی مخصوص و مستوفی کریم خان زند بود.

میرزا محمد خان در سال 1147در نایین متولد وپس از مدتی سکونت در این شهر برای به دست آوردن شغلی عازم تهران می شود وبا توجه به حسن خط و توانمندی در نویسند گی  در دستگاه آقا محمد خان قاجار مقامی احراز می کند و در تمامی دوران فتحعلی شاه مقامی شایسته داشته و از جمیع اقران برتر بوده وتا وزیر درباری فتحعلی شاه پیشرفت می نماید و در همین زمان پسر ارشد خود میرزا تقی خان را به وزارت اصفهان منصوب می نماید که در آن رژیم میرزا تقی خان به قتل می رسد.

میرزا محمد خان با آنکه از فضلاوشعرا و نویسنده گان کم نظیر بود ولی به گفته دانشمند و محقق بزرگوار آقای محمد گلبن بی گمان از گمنام ترین ودر نتیجه مظلوم ترین ادیب و شاعر و منشی وفقیه در تاریخ ادبیات ایران استکه این امر علل گوناگون دارد از جمله :

1)حجب و کم رویی او چنانکه از لابلای برخی آثارش مشهود است.

2)نابکاری اقران و رقیبان کم مایه اش که آثارش را می ربودنند و با نام خود عرصه می کردند.

3)حسادت همشغلان و دشمنان او

آقای گلبن یک علت ظاهری هم بهموارد فوق اضافه می کند که ان این است که او در شهر فروغ تخلص می کرده است و چون از خطه اصفهان بوده است برخی از محققان و تذکره نویسان(مثل سید احمد دیوان بیکی شیرازی از او به نام فروغ اصفهانی یاد کرده اند حال که قبل از او سراینده گان دیگری به نام فرغ اصفهانی(حدیقه الشعرا)وجود داشته وهم در عصر او یا مدتی متاخر در زمان او مثل میرزا محمد مهدی معروف به فروغ اصفهانی و فرغ الدین اصفهانی و مخصوصاََ میان شخص اخیر و میرزا محمد خان هردو ار خطه اصفهان بوده اند و اطلاعات صحیح هم در مورد میرزا محمد نایینی یا اصلاََوجود نداشته یا اندک بوده است محققان به اشتباح افتاده و آثار میرزا محمد نایینی را به نام میرزا مهدی اصفهانی به قلم آورده اند.

در کتاب سفینه الانشا که مجموعه ای است از منشات میرزا محمد خان و فرزندش میر اسد اله خان جمع آوری و تنظیم کرده است مختصری در باره میرزا محمد خان گفته شده است.

اما ظاهراَ قدیمی ترین جایی که نام میرزا محمد خان وزیر آمده استدر یکی از منشات قائم مقام که بزرگترین استاد سخن در قرون اخیر می باشد ،وی در تعریف یکی از نویسنده گان می گویید)در ترسل به پایه میرزا محمد نایینی می رسد)در کتاب جامع جعفری تالیف محمد جعفرمحمد حسین نایینی متخلص به طرب و معروف به طرب نایینی که در سال 1353شمسی به همت استاد بزرگوارآقای ایرج افشاردر سلسله انتشارات (انجمن آثار ملی) منتشر شده است.

چندین بار از میرزا محمد نام برده است(میرزا جعفر برادر زاده میرزا محمد خان وزیر میباشدنویسنده تاریخ یزدی بوده)در کتاب تاریخ نایین تالیف مرحوم حسین امامی نیز شرح حال او آمده است. محقق عالیقدرآقای گلبندر مورد کتاب سفینه الانشاءمی گوید :این کتاب بدون تردید یکی از معتبر ترین متون ادبی و سرمشقهای بس عالی ترسل در زبان فارسی استو مشتمل بر اطلاعات گوناگون به خصوص تاریخی که در کمتر جائی ثبتو ضبط شده ولذا از منابع عمده واصیل تاریخ دوره قاجار خواهد بود. این کتاب افزون بر مکتوبات و خطبه ها ومتن چند بهان میان دولت ایران با دوال خارجی و وقایع سلطنت فتحعلی شاه را ومحمد شاه و ناصردین شاه و فرمانهای این دو خطاب با افراد مختلف حاوی چند متن عربی از جمله زیارت نامه حضرت امام رضا (ع) است که از نمونه های بدیع عربنویسی به شمار می رود. کار جمع آوری وتنظیم این کتاب در سال 1266آغاز ودر روزپنجشنبه 12ذیقعده1269 به پایان رسیده واین نسخه در کتابخانه مدرسه عالی سبب لار موجود است و گوییا نسخه ای از آن نیز در کتابخانه حضرت آیت ا... مرعشی در قم موجود است و میرزامحمد وزیر علاوه برنویسندهگی شاعری ادیب و ادیبی شاعری بوده که چندین بیتی از اشعار او آورده می شود:


 

شد زمین از عطر آزاری به از خلد برین              شد هوا از باد نوروزی به از مشک تتار

ابر در کهسار وگل در گلستان گویی که هست       آن یکی چو چشم عاشق وآن دگر چون روی یار

از نوایی بلبل اندر بوستان شد مست گل                        و ز سرود قمری اندر باغ نرگس درخمار


 

فروغ تا سال 1267 هجری قمری زنده بوده است.

منیز معروف است که روزی فتحعلی شاه به میرزا محمد دستور داده که چند فرمان بنویسد وپس از ساعتی مطالبه کرد وزیر که هنوز فرصت نوشتن نکرده بود وقتی به حضور شرفیاب شد قدری دورتر از شاه ایستاد و به خواندن فرامین شروع کرد و پس از خواندن چند فرمان،شاه به فراست دریافت کاغد در دست وزیر سفید است وچون از وزیر نوشته را خواست میرزا محمد مجبور شده که راستی را درمیان نهد و عذر نبودن فرصت را عرض کند.

شاه گفت که اگر مانندی تورا بود هر اینه حکم میکردم که گردنت را بزنند افسوس که در تمام منشیان تو یگانه هستی و عهد کن که دیگر دروغ نگویی